Just English

ََA step to be a translator
۲۵
شهریور
When good cheer is lacking, our friends will be packing
یار نیک را در روز بد شناسند.
While the grass grow, the cow starves
بزک نمیر بهار میاد، خربزه با خیار میاد.
Who longest wait of all surely wins
صبر آرد آرزو را نی شتاب؛ صبر مایه پیروزی است.
We are on a different wavelength
آبمان به یک جوی نمی رود.
We live for a good time not for a long time
کیفیت زندگی مهم تر از کمیت زندگی است.
Who knows much, will suffer much
هر که بیشتر می فهمد بیشتر رنج می برد.
What the heart feels the tongue speaks
آنچه بر دل فرود آید، بر زبان آید.
Who keeps company with the wolf will learn to howl
انگور ز انگور همی گیرد رنگ.
کمال همنشین در من اثر کرد    و گرنه من همان خاکم که هستم
Water is life’s matter and matrix, mother and medium.
آب مایه حیات است؛ بدون آب نمی توان زندگی کرد؛ آب آبادانی است.
Water which is to pure has no fish
آب پاک و تمیز ماهی ندارد.
Wishes don’t wash the dishes
با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.
a Wonder lasts but nine days
آتش تند زود خاکستر می شود.
a Work well begun is half done
کاری که خوب شروع شده باشد در واقع نیمی از آن انجام شده است.
When/where one door shuts another opens
خدا گر به حکمت ببندد دری       گشاید به فضل و کرم در دیگری
When the word is out it belongs to another
سخن تا نگویی بر او دست هست    چو گفته شد یابد او بر تو دست
  • سینا احمدی
۲۵
شهریور
a Wise man avoids edged tools
آدم دانا به نشتر نزند مشت.
a Word to the wise is enough/sufficient
در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
ازین به نصیحت نگوید کست     اگر عاقلی یک اشارت بس است
Word cut more than sword
زبان برنده تر از شمشیر است.
the Worm will turn
چو دست از همه حیلتی در گسست       حلال است شمشیر بردن به دست
وقت  ضرورت  چو  نباشد  گریز  دست  بگیرد  سر  شمشیر  تیز
What is bred in the bone, will never come out of the flesh
اصل بد نیکو نگردد هر که بنیادش بد است.
Wall have ears
مکن پیش دیوار غیبت بسی      بود، کز پسش گوش دارد کسی
Who chatter to you, will chatter of you
هر که عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد
Who has skirts of straw needs fear to fire
کسی که دامن حصیری دارد باید از آتش فاصله بگیرد.
کسی که بار شیشه دارد نباید به دیوانه سنگ بیاندازد.
When love is not madness, it is not love
عشق که به حد دیوانگی نرسید، عشق نیست.
عاشق آن باشد که چون آتش بود           گرم رو سوزنده و سرکش بود
What the eye sees not, the heart ruse not
اگر دیده نبیند، دل نخواهد.
  • سینا احمدی
۲۵
شهریور

You can not serve God and mammon

هم خدا خواهی و هم دنیای دون

این محال است و جنون ای ذولفنون

You may end him but you’ll not mend him

توبه گرگ مرگ است.

You can lead a horse to water, but you can’t make him drink

هیچ کاری با زور درست نمی شود؛ زور همیشه کارساز نیست.

You win some/a few, you lose some/a few

زندگی برد و باخت دارد.

You are what you eat.

 غذای انسان ماهیت انسان را می سازد.

You have take the good with the bad

باید خوب را با بد پذیرفت.

A Younger idler, an old beggar

جوان بیکار امروز، گدای پیر فرداست.

در جوانی کار کن تا در پیری گدایی نکنی.

You reap what you sow.

خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم

دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

You pay your money and you take your choice

هر چقدر پول بدهی همان قدر آش می خوری.

You can do anything, but not everything

شما می توانید هر کاری را انجام دهید اما نمی توانید همه کارها را انجام دهید.

You can’t put the clock back

گذشته ها گذشته است.

Years teach us more than books

سالها بیشتر از کتابها به ما درس می دهند.

You want a thing done, do it yourself

کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.

You can’t keep a good man down

 خواستن توانستن است.

You saw nothing, you heard nothing

شتر دیدی ندیدی.

You took the words out of my mouth

جانا سخن از زبان ما می گویی.

You are scraping the bottom of the barrel.

ملاقه ات به ته دیگ خورده است.

You can’t win.

مقسّمت ندهد روزی که ننهادست.

You can educate a fool, but you can not make him think

آدم احمق را می توان تربیت کرد  اما نمی توان به تفکر واداشت.

You can’t have your cake and eat it too

نی شود هم خدا را بخواهی و هم خرما را.

You can’t take it with you when you die

ثروت را به هنگام مرگ با خود  به گور نتوان برد.

You can not put out a fire with oil

آتش را با آتش خاموش  نتوان کرد.

  • سینا احمدی
۲۵
شهریور


 ضرب المثل های انگلیسی

ضرب المثل انگلیسی با ترجمه فارسی

ضرب المثلها بخش مهمی از فرهنگ و زبان یک ملت را شامل می شوند و اغلب به شکل یک نثر کوتاه بیان می شوند و استفاده از آنها در گفتار و شنیدار موجب جذاب تر شدن آنها می شود. در اینجا تعدادی از ضرب المثل های انگلیسی با ترجمه و معادل فارسی آن آورده شده است.
 

ضرب المثل انگلیسیFirst catch your hare, then cook him

مرغی که در هواست نباید به سیخ کشید


To run with the hare and hunt with the hounds

یکی به میخ و یکی به نعل زدن


To carry coals to Newcastle

زیره به کرمان بردن


To go with the stream

همرنگ جماعت شدن


To move heaven and Earth

آسمان را به زمین دوختن


Physician, heal thyself

کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی


ضرب المثل انگلیسیTo milk the ram

آب در هاون سائیدن


Spare the rod and spoil the child

کسی که بچه خود را نزند روزی به سینه خود خواهد زد


The shoemaker's wife goes the worst shod

کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد


Half a loaf is better than no bread

کاچی به از هیچ چیز است


When in Rome, do as the Romans do

خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو


To get out of bed on the wrong side

از دنده چپ برخاستن


There is honour among thieves

سگ سگ را نمی خورد


ضرب المثل انگلیسیOne should not look a gift horse in the mouth

دندان اسب پیشکشی را نمی شمارند


Strike while the iron is hot

تا تنور گرم است باید نان پخت


ضرب المثل انگلیسیOne swallow does not make summer

با یک گل بهار نمی شود


Light come, light go

باد آورده را باد می برد


His bread is buttered on both sides

نانش در روغن است


He is a button short

یک تخته اش کم است


To put the cart before the horse

سرنا را از ته گشاد آن زدن


ضرب المثل انگلیسیTo dance to a person's tune

به ساز کسی رقصیدن


 Bargain is bargain

حساب حساب است، کاکا برادر 


nothing ventured, nothing gained

نابرده رنج گنج میسر نمیشود


ضرب المثل انگلیسیHe is a dog in the manager

نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهد


ضرب المثل انگلیسیLike water off a duck's back

چون گردکان بر گنبد


Like a duck in thunderstorm

مثل خر در گل مانده


All is well that ends well

شاهنامه آخرش خوش است


Birds of a feather flock together

کبوتر با کبوتر باز با باز


To bite a file

آب در هاون سائیدن


To have a finger in every pie

نخود هر آشی بودن


ضرب المثل انگلیسیHis fingers are all thumbs

دست و پا چلفتی است


no news is good news

بی خبری خوش خبری است


ضرب المثل انگلیسیTo pour oil on the fire

آتش را دامن زدن


There is no smoke without fire

تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها


Don't bite the hand that feeds you

نمک خوردی نمکدان مشکن


To fall from the frying pan into the fire

از چاه درآمدن و در چاله افتادن


ضرب المثل انگلیسیA burnt child dreads the fire

مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد
 

  • سینا احمدی
۲۵
شهریور


میوه ها و سبزیجات به زبان انگلیسی


اسفناج
 spinach
انبه
 mango
انگور
 grapes
انجیر
 fig
انار
 pomegranate
بادمجان
 egg-plant
باقلا
  broad been
به
 quince
پرتقال
 orange
پیاز
 onion
پیازچه
 onion greens
پونه
 spearmint
تره
 chives
ترب
 radish
تربچه
 baby radish
جو
 barley
جو دو سر
 oat
خرما
 dates
خیار سالادی
 cucumber
خیار مجلسی
 gherkins
ذرت
 corn
ریحان
 basil 
زردآلو
 apricot
زیتون
 olive
سیب
 apple
سیب زمینی
 potato
سیر
 garlic
شلیل
 nectarine
شلغم
 turnip
شنبلیله
 fenu greek
طالبی
 melon
فلفل دلمه ای
 bell pepper
فلفل سبز
 sweet green pepper
فلفل سبز تند (تلفظ کنید هالاپی نو
) hot green pepper, Jalapeno
قارچ
 mushroom
کاهو
 lettuce
کدو سبز
 squash
کدو حلوایی
 pumpkin
کلم
 cabbage
گریپ فروت
 grapefruit
گشنیز
 coriander
گلابی
 pears
گندم
 wheat
گوجه فرنگی
 tomato
لیمو ترش سبز
 lime
لیموترش زرد
 lemon
موز
 banana
نارنگی
 tangerine
نخود فرنگی
 green peas
هلو
 peach
هندوانه
 watermelon
هویج
 carrot
 
سیب کاستر 
custard apple 
انبه 
mango 
میوه اژدها ( یکی ازمیوه های مالزی هست 
)dragon fruit
لیمو 
Lemon 
شلیل 
nectarine
آلو 
plum 
هلو 
peach 
گلابی 
pear 
آناناس 
pineapple 
توت فرنگی 
strawberry
آووکادو 
avocado 
میوه ستاره ( یکی ازمیوه های مالزی هست 
)star fruit 
طالبی 
cantaloup-muskmelon 
خربزه 
melon 
ازگیل 
medlar 
سیب 
apple 
موزپختنی 
plantin 
زیتون 
olive 
خرما 
date 
چغاله بادام 
green almond
تمر هندی 
tamarind 
زغال اخته 
cornelian cherry 
ریواس 
rhubarb
خرمالو 
persimmon 
آلبالو 
sour cherry
غوره 
sour grapes 
نارگیل 
coconut 
بالنگ 
citron 
نارنج 
bitter or sour orange 
عناب 
jujube 
شاه بلوط 
Chestnut 
زالزالک 
common hawthorn fruit 
توت سیاه 
Red mulberry 
توت سفید 
White mulberry 
سنجد elaeangus 

  • سینا احمدی
۲۵
شهریور


سلام دوستان

برای تشکر کردن می توان عبارت های زیر رابه کار برد:

 

 

Thanks.

Thank  you.

Thank  you for your calling.

That  was very kind of you.

It was  very nice of you to help me.

How can  I ever thank you?

I can’t  thank you enough.

I  really appreciate what you have done for me/my family.

Can I  show my appreciation by buying you an ice cream?


  • سینا احمدی
۲۵
شهریور

 

Mother  مادر

Father  پدر

Grandmother  مادربزرگ

Grandfather  پدربزرگ 

Brother   برادر 

Sister خواهر  

Fiance نامزد  

Wife همسر-خانم 

Husband  همسر-شوهر 

Son فرزند پسر

Daughter  فرزند دختر

 Father-in-law پدرشوهر-پدرزن 

Mother-in-law مادرشوهر-پدرشوهر 

Sister-in-law   خواهرزن-خواهرشوهر-جاری-زن برادر 

Brother-in-law برادرشوهر-برادرزن-شوهرخواهر-باجناق 

Cousin عموزاده-دایی زاده-عمه زاده-خاله زاده

Nephew   پسرخواهر-پسر برادر زن و خواهر شوهر و غیره

Niece دختر برادر یا خواهر و غیره 

Stepmother نامادری  

Stepfather ناپدری 

  Stepchild فرزندخوانده  

Stepbrother  نابرادری

Stepsister  ناخواهری

Daughter-in-law  عروس

Son-in-law  داماد

  • سینا احمدی
۲۵
شهریور

Sometimes, a heart will relax and get calm by “one” word

گاهی با یک کلام، قلبی آسوده و آرام می گردد

Sometimes, a glass will slop by “one” drop

گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود

Sometimes, a hearth will break by “one” disaffection

گاهی با یک بی مهری، دلی می شکند

Sometimes, A person will break by “one” word

گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود

Be careful about some “ones”

مراقب بعضی “یک ها” باشیم

Although they are nothing, they are every thing…

در حالی که ناچیزند، همه چیزند

  • سینا احمدی
۲۵
شهریور

Three things

Three things in life that,one gone never come back, Time, Words, Opportunity

سه چیز در زندگی قابل برگشت نیست، زمان، کلمات، موقعیت

Three things in life that can destroy a man/woman, Alcohl, Pride, Anger

سه چیز در زندگی، انسان را خراب می کند، الکل، غرور، عصبانیت

Three things that make a man/woman, Hard work, Sincerity, Commitment

سه چیز انسان را می سازد، کار سخت، خلوص نیت، تعهد

Three things in life that are most valuable, Love, Self-confidence, Friends

سه چیز در زندگی خیلی با ارزش است، عشق، اعتماد به نفس، دوستان

Three things in life that may never be lost, Peace, Hope, Honesty

سه چیز در زندگی است که نباید از بین برود، آرامش، امید، صداقت

 

التماس2A

  • سینا احمدی